|
الکی خوش ها دنیای مجازی ما برو بچ |
|||||||||||||||||
|
چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : الهام
وسط گرما تو آفتاب داشتم پیاده میرفتم خونه یهو دیدم یکی داره بوق میزنه ، برگشتم خیابونو نگاه کردم دیدم بابام با ماشین رد شد و دست تکون داد,رسیدم خونه,از بابام پرسیدم چرا سوارم نکردی ؟؟؟ میگه ماشین تازه خنک شده بود اگه سوار میشدی هوا گرم میومد تو ! نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ  خاطرات خیلی عجیبند گاهی اوقات می خندیم به روزهای که گریه می کردیم گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم...!! حسرت زندگی هیچکس رو نخور هر کسی غمش تو دل خودشه!! آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان الکی خوش ها و آدرس alakikhoshha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. 
|
|||||||||||||||||
 |
|||||||||||||||||
تبادل لینک هوشمند 
آمار
وب سایت: